خرم آباد مرکز شهرستان خرم آباد و نيز مرکز استان لرستان است.
تاريخ سکونت در خرم آباد
شهري که امروزه به نام خرم آباد نامبردار شدهاست، از نخستين سکونت گاهاي مردم ايران به شمار ميرود. غارهاي مسکون دره خرم آباد (غارهاي کنجي، يافته، پاسنگر، گراجنه، اشکفت قمري و...) حاوي آثار زندگي انسان غار نشين در دورههاي موسترين، بارادوستي و زارزي است و «بنابر تاريخ گذاريهاي از را آزمايش راديو کربن در غار کنجي (واقع در دره خرم آباد لرستان)قدمت آثار از 40 تا 50 هزار سال است». گزارش و نتيجه پژوهش و بررسيهاي دکترفرانک هول استاد دانشگاه رايس آمريکا و همکارش، فلانري و ديگر پژوهشگران همراه ايشان که در سالهاي 1342 و 1343 خورشيدي در لرستان انجام گرديد و به سال 1967 در آمريکا نشر يافت (دوره پيش از تاريخ در جنوب غربي ايران «لرستان»، ص 4)در بردارنده اطلاعات ارزندهاي از دوره پيش از تاريخ خرم آباد است. فرانک هول مينويسد: «بهترين اطلاعات ما راجع به سکونت و نحوه امرار معاش انسانهاي اواخر پلاستوسن{دوره چهارم زمين شناسي} مربوط به دره خرم آباد لرستان واقع در جنوب غربي ايران است. دره خرم آباد به درازاي 15 و پهناي 10 کيلومتر بين کوههاي آهکي که به موازات هم کشيده شدهاند و در ارتفاع 1170 متر از سطح دريا واقع شدهاست. کوههاي اطراف آن به صورت يک منبع ذخيره آب در آمدهاند. دره خرم آباد داراي چشمههاي آب خنک و تعدادي غار است. به هم فشردگي اين دره و وجود غارهاي متعددي که به وسيله انسانهاي پيش از تاريخ اشغال گرديده، سبب شد که ما اين دره را مرکز تحقيقات مربوط به دوره پالئوليتيک ميانه ديرينه سنگي قرار دهيم. تا کنون ما 17 محل از اقامتگاههاي انساني دوره ديرينه سنگي را در اين دره يافتهايم آنچه مسلم است اين است که با تحقيقات بيشتر ميتوان محلهاي بيشتري پيدا نمود. از اين 17 غار، دست کم 5 غار از انها مربوط به دوره ديرينه سنگي بوده و شامل تمدن موستري[دوره ميانه ديرينه سنگي] و متجاوز از شش غار ديگر متعلق به ديرينه سنگي فوقاني و شامل تمدن بارادوستي است، 2 غار ديگر نيز مربوط به پايان ديرينه سنگي فوقاني و شامل تمدن زارزي بوده شايد شش غار ديگر نيز مربوط به ديرينه سنگي فوقاني باشند.آثار خرم آباد حاکي از سکونت دامنه دار و مداومي در زاگرس هستند.فرانک هول « 13 مورد تاريخ يابي به وسيله راديو کربن از آثار ديرينه سنگي در دره خرم آباد» انجام داده است که «دو مورد مربوط به دوره موستري و 11 مورد مربوط به مرحله، بارادوستي بوده، 2 مورد نمونه موستري از لايه زيرين غار کنجي به دست آمده و تاريخ آن متجاوز از 40 هزارسال» است و «نمونه بارادوستي به دست آمده از غار يافته بين 21 هزار تا 40 هزار سال پيش تاريخ گذاري شدهاند» فرانک هول «به علت وفور محلهاي دوره ديرينه سنگي دردره خرم آباد به يک دسته بندي موقتي از محلهاي مسکوني» به شرح زير دست يافتهاست : «1-اقامتگاههاي فصلي که احتمالا به وسيله 1 يا 2 خانواده پدر سالاري در مدت کوتاهي و يک فصل از سال اشغال ميشدهاند.2- اقامتگاه هاي کشتار که به وسيله گروهي از شکارچيان براي يک يا دو روز اشغال ميشدهاند که بين 40 هزار تا 100 هزار سال قبل از ميلاد مسيح مورد استفاده بودهاند.3- اقامتگاههاي موقتي که شکارچيان براي لحظاتي کوتاه جهت بررسي وضع شکار يا ساختن ابزار سنگي در آنجا توقف نموده و معمولا پس از ترک کردن ديگر به آنجا مراجعه نمينمودند» وي در ادامه پژوهشهاي خود «در دره خرم آباد به محل اردوگاههاي شباني که مربوط به 6000 تا 5800 سال پيش از ميلاد مسيح» بودهاند، دست يافته و نتيجه گرفتهاست که بين 45 هزار تا 38 هزرا سال پيش از اين مردماني غار نشين در اين دره سکونت داشتهاند که گاهي براي شکار غذايي اصلي خود کوچ ميکردهاند.ديگر آثاري که از هزارهاي پيش از ميلاد مسيح در اين سرزمين به جاي ماندهاند حکايت از زيست اقوام و تأثير مردمان و فرهنگ ان بر فرهنگ ايران باستان دارند. پيشرفت آنان به ويژه کاسيها – قديمي ترين ساکنان و حکام آريايي اين ديار که 576 سال بر بابل حکومت کردند – باعث اعجاب جهانيان شدهاست، و به همين دليل لرستان را«مهد تمدن مفرغ (برنز)» ناميدهاند.اما در تواريخ نام عيلاميان به عنوان نخستين دولت که به طور منظم بر لرستان حکومت کردهاند ثبت شدهاست.
تمدن کاسيها
کاسيها در حدود هزاره سوم پيش از ميلاد و پيش از آن از راه قفقاز وارد فلات ايران شدند، از نواحي آذربايجان و طالش عبور کردند و سپس در غرب و جنوب غربي درياي خزر اسکان نمودند و به تدريج به نواحي استان قزوين و همدان آمدند، نخستين بار همدان را ساختند و آن را آکسيان نام نهادند. سر انجام در هزاره دوم پيش از ميلاد در نواحي جنوبي تر در لرستان، کوهستانهاي شمالي جلگه شوش در لرستان و در حدود استان کرمانشاه در مرز شرقي سوبي گالايان (در حدود جنوب کرمانشاه) ساکن شدند. اين منطقه تا پيش از ظهور آنها، در هزاره سوم ق.م بخشي از قلمرو کشور عيلام بودهاست.
تاريخ خرمآباد
خرمآباد در نقشه ايران، ???? ميلادي
به نظر بسياري از محققان شهر خرمآباد فعلي زماني شهر مهم عيلامي يعني خايدالو برجاي آن قرار داشتهاست.همچنين بسياري از محققان بر اين عقيده هستند که شهر قديمي شاپورخواست در دوره ساساني و قرن نخست هجري که داراي اهميت بسياري بوده در مکان شهر قديمي خايدالو و مکان فعلي شهر خرمآباد قرار داشتهاست. هنوز بقايايي از ديوارهاي بزرگ و پهن که از سنگ و ملاط به سبک دوره ساساني از مکان کنوني شهر تا روستاي تيربازار وجود داشتهاست ديده ميشود. در اواخر قرن ششم خاندان اتابکان لر کوچک شهر خرمآباد را به عنوان مرکز حکومت خود انتخاب کرده و آن را توسعه دادند.احتمالا در اثر حمله مغول بخش عمدهاي از شهر ويران شدهاست.
حمدالله مستوفي در سال ??? هجري قمري مينويسد:« خرمآباد شهري نيک بوده، اکنون خراب است. »
اين نخستين بار است که از خرمآباد به اين شکل در تاريخ ياد شدهاست. در اواخر دوره صفوي خرمآباد مرکز حکومتي والي لرستان فيلي بوده و به نوشته تاريخ حزين از آباداني برخوردار بوده، ولي متاسفانه بر اثر هجوم سپاه عثماني بار ديگر ويران شدهاست.در دوران قاجار خرمآباد نسبتاً توسعه پيدا کرد و قلعه گلستان ارم (فلک الافلاک) از آثار معروف خرمآباد به دستور محمد حسين ميرزاي دولتشاه مرمت شد.بارون دوبد يکي از ماموران روسيه تزاري که در سال ???? ميلادي از خرمآباد ديدار کرده، شهر را داراي ? مسجد، ? گرمابه و ? محله يهودي نشين توصيف کردهاست.
خايدالو
خايدالو يکي از شهرهاي مهم تمدن عيلام و نام باستاني شهر خرمآباد بوده و گفته ميشود شهر شاپورخواست به دستور شاپور اول ساساني بر خرابههاي آن ساخته شده است. از شهرهاي بزرگ عيلام باستان ميتوان به خايدالو، سيمره و شوش اشاره کرد.اعتقاد اکثر صاحب نظران اين است، که هسته? اوليه? شهر خرمآباد، شهر باستاني خايدالو بودهاست. بسياري از خاورشناسان معتقدند که اين مکان با توضيحاتي که در متون مربوط به آشوريان باستان درباره شهر خايدالو آمده، مطابقت بسياري دارد.
نابودي تمدن عيلام و شهر خايدالو
در سال ??? قبل از ميلاد مسيح، آشور بانيپال پادشاه آشور، عيلام و شهر خايدالو را تصرف و دولت عيلام را نابود کرد. تمدن ديرينه عيلام و شهر خايدالو، پس از هزاران سال مقاومت در برابر اقوام نيرومندي چون سومريها، اَکَديها، بابليها و آشوريها از دشمن خود آشور شکست خورد و از صفحه روزگار ناپديد گرديد. کتيبه آشور بانيپال درباره فتح و نابودي عيلام چنين ميگويد:« تمام خاک شهر شوشان و شهر خايدالو و شهر ماداکتو و شهرهاي ديگر را با توبره به آشور کشيدم، و در مدت يک ماه و يک روز کشور عيلام را با همه پهناي آن، جاروب کردم. من اين کشور را از چارپايان و گوسپند، و نيز از نغمههاي موسيقي بيبهره ساختم و به درندگان، ماران، جانوران و آهوان رخصت دادم که آن را فرو گيرند. »
شاپورخواست
شاپورخواست به عقيده بسياري از مورخين و محققين نام باستاني شهر خرمآباد کنوني بودهاست. بسياري از محققان بر اين عقيده هستند که شهر قديمي شاپورخواست که به دستور شاپور اول در دوره ساساني و قرن نخست هجري بنا شدهاست در جنوب شهر خرمآباد قرار داشتهاست. در زمان حفر پناهگاه در طول جنگ ايران و عراق در اطراف مناره آجري در ميدان شقايق آثاري از اين شهر به دست آمد. احتمالا مهمترين قسمتهاي اين شهر در مکان محله قاضيآباد فعلي بوده که آسياب و کانالهاي فاضلاب و آب رساني نيز در اين حفاريها به دست آمده است. حدود شاپورخواست از شمال تا سنگ نوشته و از غرب کوه مدبه و شرق تا پل شاپوري ميباشد. در کتب مورخين و جغرافيا نگاران دوره اسلامي اطلاعات ارزندهاي در رابطه با شهرهاي لرستان نوشته شدهاست که در شناسايي موقعيت آنها کمک ميکن